۱۲ آبان ۹۴ ، ۲۳:۳۱
کار
2 تا اتفاق خوب افتاد امروز:
اول این که بالاخره کم رویی رو گذاشتم کنار و به صاحبکارم زنگ زدم، بالاخره هر چی باشه من سه ماه روزی هفت هشت ساعت وقت گذاشتم رفتم اونجا و باید یه حاصلی ازش داشته باشم.
ازم معذرت خواهی کرد و گفت میریزه پول رو!
دومیش این که رفتم انتشاراتی دانشگاه و پرسیدم کسی رو برای تایپ میخوان یا نه... گفت اره و شمارمم گرفت. قرار شد بهم زنگ بزنه کاری پیش اومد. خب معلومه که اتفاق خاصی نیست. اما یه امیدواری و یه چشم انتظاری رو به وجود میاره که خوبه.