۱۶ آذر ۹۴ ، ۰۰:۵۲
برف
امروز برف اومد.
+ خسته کسل بی اعصاب تنها
+ تو خوابگاه نمیشه درس خوند. از ساعت 9 تا 12 داشتم 504 میخوندم. سه ساعت در گیر 12 تا واژه! که باید در عرض 45 دقیقه میخوندم.
گایتون-ریاضی-فیزیک-زبان... هیچکدومو کار نکردم.
امروز درکل 2 ساعت کلاس داشتم. 8 ساعتم که برای خواب قانونا باید باشه. اون 14 ساعت دیگه رو چه گوهی میخوردم؟
خدا... چه خاکی تو سرم کنم؟ خدایا. من نیومدم اینجا که اینطوری وقتمو نابود کنم. نیومدم دوباره با ده و دوازده پاس کنم.
خدایا خودت میدونی که میتونم. کمکم کن.
+ امروز دوست یکی از بچه های اتاق اومده بود. بعضی از ادما کلا عضله های فکشون به نیروگاه اتمی وصله! (این الان غیبت حساب میشه؟)
+ خوابم خیلی زیاد شده. از سه و نیم شب تا 12 خواب بودم. 9.5 ساعت!
سر کلاس فیزیکم خوابم برد. برم یه سایت پزشکی پیدا کنم بپرسم.